بسم الله الرحمن الرحیم
دوباره وقت دعا شد... موقع شرم و حیا شد......
شروع شد اون روزایی که قراره دنیا برامون کم رنگ بشه.....
صدای الهی العفو ... ورد لبهای گدا شد......
آماده شدیم برای گدایی و بندگی کردن .......
همه با ادب نشستن... وقت دیدار خدا شد......
یه کم از گناه و دنیا قراره دور بشیم و رو در روی خدا بشیم....
همه نامه ها سفیده... امضا آل عبا شد......
آخه کم کم نامه ی اعمال داره رو می شه با چه توشه ای اومدیم؟؟؟
یه دونه روی سیاه و یه دونه نامه شد .....
من همون روی سیاهم ، حسلابم غیر خوبا شد
اعمالم با همه فرق داره نامه ام پر از گناه و ..... از صف خوبا بیرون شدم.....
اما خدایا :
من اومدم بین خوبا... آشتی کنم باهات خدا
بگم که من پشیمونم ... از این همه جرم و خطا
بگم که من روم نمی شه ... سرم رو بالا بگیرم
میون زندون گناه ... ببین خدایا اسیرم
اما شنیدم از کرم ... آدم بدارَم می خری
تو ماه خوب مهمونی ... گناه کارارم می بری
حالا خدایا ، لبیک ؟ اجازه هست بیایم؟
می دونیم دست خالی اومدیم.....
می دونیم رو سیاه اومدیم .....
اما خدایا اومدیم اجازه هست بیایم داخل یا پشت در بشینیم؟؟؟؟؟؟
پینوشت : ماه مهمانی شروع شد اگه بد مهمانی باشیم چی کار کنیم؟
پینوشت : در تمم لحظات این ماه ( زمان خواندن دعای افتتاح ، ابوحمزه ثمالی ، تلاوت قرآن و ......) التماس دعا
اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الله
شهدا ، التماس دعا ، حسابی
التماس دعا