شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ چند روزى مى شد که در اطراف کانى مانگا در غرب کشور کار مى کرديم. شهداى عمليات والفجر چهار را پيدا مى کرديم. اواسط سال 71 بود. از دور متوجه پيکر شهيدى داخل يکى از سنگرها شديم، سريع رفتيم جلو، همانطور که داخل سنگر نشسته بود، ظاهراً تير يا ترکش به او اصابت کرده و شهيد شده بود.
خواستيم که بدنش را جمع کنيم و داخل کيسه بگذاريم، در کمال حيرت ديديم در انگشت وسط دست راست او انگشترى است; از آن جالبتر اينکه تمام بدن کاملا اسکلت شده بود ولى انگشتى که انگشتر در آن بود کاملا سالم و گوشتى مانده بود. همه بچه ها يه دورش جمع شدند. خاک هاى روى عقيق انگشتر را که پاک کرديم، اشک هم مان در آمد. روى آن نوشته شده بود: «حسين جانم».
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خط مقدم تخريب چي
رتبه 90
5 برگزیده
990 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top