شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ نوبتش شده بود. بيدارش كه كردند تا برود براي نگهباني، شروع كرد به داد و بيداد. بيچاره حميد كلي جا خورد. آرام‌تر كه شد، از حميد معذرت‏خواهي كرد. گفت خواب امام حسين را مي‌ديده. مي‌خواسته با امام حسين صحبت كند كه حميد صدايش زده. بلند شد، وضو گرفت و رفت سر پست
دم صبح بود كه صداي تيراندازي آمد. همه بلند شدند و ريختند بيرون. سر و صداها كه خوابيد، ديدند خوابيده. با چشم‌هاي باز و رو به آسمان. بچه‌ها مي‌گفتند توي آخرين لحظات گفت: «السلام عليك يا اباعبدا…» اين دفعه واقعا با خود امام حسين صحبت مي‌كرد
السلام عليك يا اباعبدالله الحسين الشهيد المظلوم
خط مقدم تخريب چي
رتبه 90
5 برگزیده
990 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top