بسم الله الرحمن الرحیم علی مرد سیاست ای قلم از قدرتی غالب بگو از علی ابن ابیطالب بگو از علی مرد سیاست مرد دین از علی تنها ترین مرد زمین بیعت ما دوستان عین ولاست زاده ی زهرا علی شیر خداست عده ای از همرهان جاهل شدند در حمایت از علی خارج شدن خاک شهر کوفه بر سرهایتان پس چه شد ایمان و باورهایتان پشت بر مولا و زهرا کرده اید هیچ شرم از این شهیدان کرده اید؟ حرفی از اعماق ایمان می زنند تا لب و حلق شهیدان می زنند! سامری ها با قلم بت ساختن فتنه در دامان دین انداختند مکر داخل ، کفر خارج را ببین رونق کار خوارج را ببین دین فروشان قلعه را باور زدند یک به یک پشت قلم اردو زدند با اساس دین تسامح می کنند پای ارزش ها تساهل می کنند هدیه بر رقاصه ها واجب نبود قدر عالم کمتر از مطرب نبود تا که گردد فتنه و آشوب کم جبهه ای ها باز با هم ، هم قسم نائب مهدی ولی داریم و بس شیعیان سید علی داریم و بس پ ، ن : می توانید هر بیت این شعر را یک صحنه در حال ببینید؟ پ ،ن : شهادت بسیجی صانع ژاله را خدمت تمامی ایرانیان با غیرت تسلیت عرض می کنم. پ، ن : ببخشید واضح تر از این شعر حرفی برای زدن نبود پ,ن : حرف ما یک کلام ، محاکمه ( اعدام ) وسلام شهدا شرمنده ایم . اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الله شهدا ، التماس دعا ، حسابی التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
ای سوره ی بلند تطهیر ، حماسه جاودان ایستادگی ، سربدار مکتب عشق
صبح که آمد ، ما پیک بستاد پنجرهایمان را گشودیم و آفتاب را در دهلیز های سرد قلبمان پذیرا شدیم
تو مسیح وار آمدی با آیاتی از مهر ، مرکبی از عشق وردایی از مهر دلها به طراوت باران نشست و وقتی تو آمدی ، قناری ها شوق مژده ی آمدنت را با چهچه ی بهاره ی خود ، در گوش لاله های عاشق سرودند . همه چیز رنگ سبز مهر به خود گرفت . پژواک صدای رسای تو ، خفاشان شب پرست را به مرزهای نیستی کوچاند. ای صبر بزرگ علی در سالهای سکوت ، اکنون یاد تو ، بهانه ای است برای سرودن یک ترانه ی غریب. در لکنت بزرگ کلمات ، چه سان واژه ها برای سرودن تو ، کوچک و حقیرند . ای سر چشمه های وحی از پرتونگاهت جاری ، اکنون بی تو، خاطرات خوب تو را پلک می زنیم . در محراب اشک با فرزند کبیرت پیمان می بندیم که : (من کنت مولا فعلی مولا ) و اکنون به همراهی رهبر باید رفت و رفتن را معنا داد ، نه ماندن و سکون را . خداوندا ! در آزمایشگاه بزرگ هستی یاورمان باش امدادگر : ای شهدا ! برای حمدی بخوانید که شما زنده اید و ما مرده . ایستگاه صلواتی: با صلوات بر پیامبر وآلش راههای بسته باز می شود. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم دومیش برای صلامتی آقا امام زمان ( عجل الله ) یکم بلند تر. موقعیت هفدهمین فرشته : شهید موسی نامجو مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا قطعه : 24 ردیف : 70 شماره : 25مکرر اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الله شهدا ، التماس دعا ، حسابی التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
ترکش ولگرد:
(وجعلنا) را شنیده بود ، اما نمی دانست که آیا آیه است حدیث است یا چیزه دیگر .
تا آن روز که از روی سادگی خودش ، یکی از برادران را پیدا می کند و می پرسد : (( شماها وقتی که با دشمن روبهرو می شوید یا در تیرس او قرار می گیرید چه می گویید که کشته نمی شویدو توپ و تانک آن ها در شما تائثیر نمی کند؟ ))
او که تا آن موقع آدمی تا این اندازه ناوارد به پستش نخورده بود ، خیلی جدی می گوید: (( البته بیشتر به اخلاص بر می گردد ، والا خود عبارت به تنهایی دردی دوا نمی کند .
وقتی او را سراپا گوش می یابد ، ادامه می دهد که اول بایدوضو داشته باشی ، ثانیا رو به قبله بایستی و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی .
( اللهم ارزقنا ترکشا ریزا بدستنا و پاینا و لا جای حسابنا ، برحمتک یا ارحم الراحمین )
طوری این کلمات را به عربی و از مخرج ادا می کند که او باورش می شود . و با خودش می گوید این ها اگر آیه نباشد احتمالا حدیث است و اما آخرش کهفارسی عربی می شود ، شک می کند و به او می گوید : اخوی غریب گیر آوردی؟
آمپول معنویت:
هر چه روح به خدا نزدیک تر باشد ، آشفتگی اش کمتر است . زیرا نزدیک ترین نقطه به مرکز دایره ، کمترین تکان را دارد.
شانزدهمین موقعیت فرشته:
شهید کاظم نجفی رستگاری
مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا ( سلام الله علیها )
قطعه : 24
ردیف : 74
شماره : 23
پ ، ن : ماه ربیع الاول و اعیادش بر تمام عشاقان مبارک .
پ ، ن : راستی وجعلنا یادتون نره.
اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الله
شهدا ، التماس دعا ، حسابی
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم شهادت کربلا پیش از آنکه حسینی باشد حسنی بود . صلح امام حسن ( علیه السلام ) با معاویه از دشوارترین حوادثی بود که امامان پس از رسول خدا ( صلی الله علیه و اله ) از ناحیه ی این امت بدان دچار شدند. امام حسن با این صلح ، آنچنان محنت طاقت فرسایی کشیدند که هیچ کس جز به کمک خدا ، قادر بر تحمل آن نیست . اما امام این آزمایش عظیم را با پایداری ومتانت تحمل کردند و و سربلند و پیروز به هدف خود : ( ییعنی مراعات حکم خدا و قرآن و پیانبر و صلاح مسلمانان )دست یافتند و عشق ورزیدند. آنان که امام را به راحت طلبی و عافیت اندیشی متهم کردند ، و آن دسته از شیعیانی که تحت تاثیر شور و احساس ، آرزو بردهاند که : کاش وی نیز در جهاد با معاویه پایداری می کرد و از راه شهادت ، زندگی می یافت و به پیروزی از همان راهی که برادرش درروز عاشورا رفت و رسید ، می رفت و می رسید ........این هر دو گروه در میزان سنجش فکر و خرد ، وزن و مقداری نیست . اگر کسی در حالات امام حسن و معاویه بررسی کند خواهد دانست صحنه ی پیکار میان آن دو ، یک صحنه ی تازه به وجود آمده نیست . بلکه هر یک در جبهه ی خود جایگزین و جانشین و میراث بر دو خلق و خوی متناقض و متضاد بودند. خوی امام حسن خوی کتاب و سنت یا خوی پیامبر و امام علی و خوی معاویه خوی بنی امیه بود یا خوی ابوسفیان و هند ، درست در مقابل یکدیگر. سر کشی و طغیان معاویه تصمیم او بر اجرای توطئه های ( بند اموی ) امام حسن و امام حسین را دسیسه ی شیطنت آمیز معاویه در برابر خطری مهیب قرار داد که اسلام را به نام اسلام تهدید می کرد و و خاموش سا ختن نور حقیقت را به نام حقیقت کمر می بست . اگر در آن روز امام حسن خود و بنی هاشم و یاوران را به خطر می افکند و آنان را با قوای نیروند و مجهز معاویه روبه رو می ساخت و همچون برادرشان امام حسین در عاشورا بر فداکاری و جانبازی همت می گماشت ، بی شک جنگ با نابودی تمامی افراد این جبهه پایانمی یافت و باند اموی بدینوسیله به پیروزی درخشانی ، که بدون این ، در دسترسش نبوده و فکرش را هم نمی کرد نائل می گشت . چه پس از نابودی این جبهه ، میدان برای معاویه خالی و بی رقیب می ماند . و امکان هرگونه ترکتازی و جولان می یافت و در نتیجه ، امام حسن به همان سرانجامی که سخت از آن پرهیز داشت دچار می گشت . فداکاری و جانبازی امام نیز در آراء عمومی بجز اعتراض و ایراد اثری به جا نمی گذاشت . امام حسن با این صلح توانست در سر راه معاویه ، دشمن نهانی ازخود او بسازد و بدست خود او وسائل سقوطش را فراهم کند و امکان یافت که دژ آهنین بنی امیه را با سوهانی از خود ایشان ، قابل نفوذ سازدد و در نتیجه پیروزی ایشان را بی اثر و بیهوده گرداند. حسن از جان خود دریغ نداشت و امام حسین در راه خدا از او با گذشت تر نبود . او جان خود را برای جهادی صامت و آرام نگه داشت و چون فرصت و وقت موعود فرارسید . شهادت کربلا پیش از آنکه حسینی باشد حسنی بود . از نظر خردمندان صاحب نظر ، روز ساباط امام حسن به مفهوم فداکاری ، بسی آمیخته تر است تا روز عاشورا امام حسین . زیرا امام حسن در آن روز در صحنه ی فداکاری ، نقش یک قهرمان ستوده و پایدار را در چهره ی مظلومانه ی یک از پا نشسته ی مغلوب ایفا کرد . شهادت عاشورا به این دلیل در مرتبه ی نخست حسنی بود و سپس حسینی که حسن شالوده ی آن را ریخته و وسایل آن را فراهم آورد پیروزی قاطع امام حسن متوقف بود بر این که با صبر و پایداری حکیمانه اش ، حقیقت را پی برده آشکار کند و در پرت این روشنی بود که امام حسین توانست به آن نصرت و پیروزی پر شکوه ابدی نائل آید. تو گویی آن دو گوهر پاک بر این خط و مشی همداستان شده بودن که : نقش صبر و پایداری حکیمانه از آن امام حسن باشد و نقش شورش گری و قیام مردانه از آنِ امام حسین . تا از این دو نقش ، یک تاکتیک کامل با هدف و منظور واحدی به وجود آمد پ ، ن : چقدر از صلح امام بی خبریم . پ، ن : ببخشید طولانی شد ولی کلی خلاصه کردم پ ، ن : شهادت حضرت رسول و امام حسن و امام رضا را تسلیت عرض می کنم . التماس دعا اللهم الرزقنا شهادت فی سبیل الله شهدا ، التماس دعا ، حسابی.
بسم الله الرحمن الرحیم هشدار از خود پسندی امیر المومنین ( علیه السلام ) : مبادا هرگز دچار خود پسندی گردی ! و به خوبی های خود اطمینان کنی ، و ستایش را دوست داشته باشی ، که اینها همه از بهترین فرصت های شیطان برای هجوم آوردن به توست ، و کردار نیک ، نیکوکاران را نابود سازد . نهج البلاغه ، نامه ی 53 خاکریز
:
پدرش اجازه نمیداد برود.
.
چند روزی از او خبری نبود... تا اینکه زنگ زد و گفت من جبههام.
پدرش گفت: «مگر نگفتی میروی به یک مجروح سر بزنی؟»
گفت: «چرا؛ ولی آن مجروح آمده بود جبهه
پانزدهمین موقعیت فرشته :
شهید عبداله میثمی
مزار : گلستان شهدای اصفهان
اللهم الرزقنا شهادت فی سبیل الله
شهدا ، التماس دعا ، حسابی
التماس دعا