سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خطِ مقدم
شلیک شده توسط ی سه شنبه 89 آذر 30 جامانده(تخریب چی)

بسم الله الرحمن الرحیم

شب یلدا برای هر کس یک معنی خاصی دارد.

هر کس تدبیری در این مورد دارد: بعضی ها معتقدند که این شب صرفا جهت خوش گذرانی است.

اهل دل معتقدند مخصوص عبادت و عشق بازی است.

اما شب یلدای امشب با سالهای دگر چه فرقی دارد؟

امسال شب یلدا مصادف شده با شب هفت آقا!

تصور کنید امشب برای حضرت زینب ( سلام الله ) ، عمه ی سادات چه حالی دارند.

چقدر بد امشب ، تمومی ندارد؟؟؟؟؟

سالهای قبل زیر لب زمزمه می کردیم :

ما منتظر صبح شب یلداییم

آماده برای فرج آقاییم

فردا که عزیز فاطمه می آید

با خامنه ای به کربلا می آیم(ان شا الله)

اما امسال حال و هوایمان متفاوت است.

امشب زمزمه ای جدید بر لب داریم:

ما چلّه نشین شب یلدای حسینیم

ماتم زدگان غم عظمای حسینیم

ما غرق عزای پسر فا طمه هستیم

ما تا به سحر محو تماشای حسینیم

آمپول معنویت:

عدد یک در جبهه عجب اکسیری بود :

یک خدا ، یک هدف ، یک وسیله ، یک سلیقه ، یک شکل ، یک رنگ لباس

یک قبله ، یک نوع غذا ، یک دل ، یک فرمانده ، یک صف ، یک حرکت

یادش بخیر

هشتمین موقعیت فرشته:

29 آذر 1369 مصادف با شهادت مهندس تندگویان در اسارت است.

دفتر یاداشت :

به خودم می گفتم احساس مسئولیت یعنی......

پ ، ن : دفتر یاددداشت مخصوص شماست و باید حرف دلتان را بنویسد.

پ ، ن : در این شبها التماس  دعا

اللهم الرزقنا شهادت فی سیبل الله

شهدا ، التماس دعا ، حسابی

التماس دعا




شلیک شده توسط ی سه شنبه 89 آذر 23 جامانده(تخریب چی)

بسم الله الرحمن الرحیم

صلی الله علی الباکین علی الحسین

هر چه به شبهای تاسوا ،عاشورا نزدیک می شویم دلهای بی قرارغوغا میکند.

چه تاسوا ، عاشورایی در پیش داریم؟؟؟؟

چه کنیم که حقش را ادعا کنیم؟؟؟

خدایا چرا در یک نقطه ایستاده ایم؟؟؟؟؟

چرا حالا که به سالگرد جسارت آن بی شرمان نزدیک می شویم بیشتر داغ دلمان تازه می شود؟

چه طور به خود جرات جسارت دادند؟

ما به آنها جرات جسارت دادیم؟

ما کم کاری کردیم؟

چه کنیم که در عوض قلبمان آرام گیرید؟

خطاب به آنها بی شرمان که جسارت کردند:

شما به خود توهین کردید. به فهم و شعور نداشته یتان.

ای کوته فکران خیال خام ، رویای آبیتان را بر هم بزنید که مولای ما آن قدر بزرگ است که با بی ارزش های شما نه تنها کم ارزش نمی شود بلکه بر ارزش و مقامشان هم افزوده می شود.

ای بی شرمان شرمتان باد ، چرا به عزیز فاطمه ، به نور چشمان پیامبر و برفرزند علی توهین کردید؟

ای عروسکهای خیمه شب بازی بدست یک عروسک دیگر ، نفهمیده چه کردید؟

ننگ باد بر این ذلتتان ، ننگ باد براین حماقتتان و ننگ باد بر...........

چه کنیم که لایقش باشید؟

چه کنیم که بی لیاقت تر از آن هستید که به خانم حواله شوید.

.........................

وسط ِ سینه ی من نوشته بین الحرمین

نصفه قلبم با ابالفضل نصف دیگر با حسین

 

صلی الله علی الباکین علی الحسین

السلام علیک یا اباعبدالله

السلام علیک یا قلب زینب الصبور

 

التماس دعا

یا حق




شلیک شده توسط ی شنبه 89 آذر 20 جامانده(تخریب چی)

بسم الله الرحمن الرحیم

شب عاشورا این همه رجز خوندن.......

زهیر حرفای بلند والازده ، حبیب حرفها زده ، حرفها زده .......

اصحاب به نوبه ی خود ، حضرت عباس به نوبه ی خود ، بنی هاشم به نوبه ی خود............

دیدن ابی عبدالله چشم هایشان خیره شد به یه طرفه ، دیدن آقا زاده ای حی از پشت جمعیت دست بلند می کنه........

اجازه می خواد حرف بزنه ....

حضرت اشاره کردن و این آقازاده بلند شد . تا چشم مبارک آقا به قد و بالای این نوجوان افتاد شروع کردن به پهنای صورت اشک ریختن.....

( چه برادری...... چه داداشی داشتم....) فرمودند : چی می خوای عزیز برادر؟

آیا منم فردا لیاقت پیدا می کنم کشته بشم؟؟؟؟ ( آقا دوباره گریه کردند.)

آقا پرسیدند : مرگ در محضرت چگونه است ؟ پاسخ داد : شیرین تر از عسل

تمام شب این آقازاده نگاه به آسمان می کرد که کی صبح می شود؟؟؟؟ ( دلم برای بابام تنگ شده )

هاشمیان جمله به پا خاستند  ** در طلب وجه خدا راستند

از عمو پرسیدند کی نوبت من است ؟

کی به تو حاجات مرادم بده ** جان عمو اذن جهادم بده

با تو عمو از دو جهان فارغم  ** عاشقم و عاشقم و عاشقم

هر دو نگه بر رخ هم دوختید  ** هر دو به مظلومیت هم سوختید

هر دوبریدید دل از بود هست  ** هر دو گشودید به یکباره پر

عمو جان تا علی اکبر بود ما که اجازه ی اجازه خواستن نداشتیم اما حالا دیگه نوبت منه..

آقا گفتن : قاسمم تو یادگار برادرمی... نمی خواد بری ، برو خیمه ، مادرت تنها نمونه.....

( هر چه خواست نشد . نشسته داخل خیمه و زانوی غم بغل گرفته. مادرشون اومد و گفت چی شده ؟ پاسخ داد : این عمو ، عموی دیروز نیست . تا بحال به

من نه نگفته ، امروز چی شده به من اجازه ی میدان نمی ده.)

نجمه یه لبخند زد گفت : عزیزم بابات فکر همه جا رو کرده ، سه ساله بودی ، بابات، رنگ پریده وبا لبهای خشکیده بلغت کرد ، یه بازوبند به بازوت بست و یه

نامه داد به من گفت :یه روزی می رسه همه غم های عالم تو دله قاسمم جا میگیره ، اون روز این نامه روبهش بده .

تا نامه رو دید شروع کرد به گریه کردن و نامه رو گرفت و دوید....

عمو جان ببین برات نامه آوردم . بابام نوشته قاسمم عاشورا می رسه کربلایی . از هر دری رفتی عموت راهت نداد از در دیگه برو..

چشم آقا به نامه افتاد .........شروع کردن به گریه کردن.......

.می خوای بری؟ صبر کن ! ( عباسم زینبم کوچک ترین زره را بیارید.. خبری نشد....)

آقا شروع کردن به گریه کردن .....آخه علی اکبر که زره به تن داشت و ارمن اربا شد اما...........)

رفت میدان و مبارزه ها کرد.........چهار تا پسرای شامی و خودش را به درک واصل کرد......

اما اومد عمو رو ببینه : ای عمو فتح نمایان کردم دشمنا رو همه حیران کردم

آمدتا که بگویم من فاش آمدم تا که بگیرم پاداش

تن بی تاب مرا تاب بده تشنه ام به من آب بده

به بهانه ی آب عمو را دید و رفت.

در دل لشگر یکی گفت چه می کنید ؟ منتظرید که این لشگر را بر باد بده ؟ مگه نمی بینید که زره و کلاه خود نداره ! خوب سنگ بزنید.

از اسب افتاد ..............

حضرت قاسم وقتی سوار است می شد پاهاشون به رکاب نمی رسید...

ولی وقتی کنار حضرت علی اکبر گذاشتند هم قد بودند یعنی شده بودند.......

..............

وقتی غربت پدر زیاد باشه از غربت پسر که وااااااااای

 

پ ، ن : اونا سنگ زدن شما امشب گل برزید.........

پ ، ن : ببخشید دیگه نمی شد واضح تر نوشت آخه...........

 

التماس دعا




شلیک شده توسط ی چهارشنبه 89 آذر 17 جامانده(تخریب چی)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

خورشید : امام حسین ( علیه السلام )

ماه : حضرت عباس ( علیه السلام )

یوسف : حضرت علی اکبر ( علیه السلام )

جوجه : حضرت علی اصغر ( عیه السلام )

توصیف کربلا از دید خانم رباب :

وقتی از رو شاخه ی دل ** همه جوجه ها پریدند

وقتی روی دست بابا ** سر بچه مو بریدند

وقتی پیش چشم یعقوب ** تن یو سف دریدند

وقتی راز چشم ماهُ ** همه اخترا شنیدند

وقتی خفشای کوفه ** خون خورشید مکیدن

اون غروبی که طلوع ** خورشید رو نیزه دیده

وقتی که قوم حرومی ** به حریم باغ رسیدن

باقی مونده های باغ و ** باز به آتیش می کشیدن

وقتی از تو باغ سوخته ** گل گوشواره می چیدند

لا به لای دود آتیش ** چشم های بد چی می دیدند؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینها نه فقط زر و دِرَم می دزدند

راس شهدا را ز حرم می دزدند

ناگاه ز لا به لای آتش دیدم

سرهای بریده را زهم می دزدند!

!!!!!!!!!

از گوشه ی مه ستاره را می دزدند

گهواره و گوشواره رو می دزدند

هیهات بر این لشگرخونخوار ببین

حتی سر شیر خواره را ..........

 

پ ، ن : در هر دلی یه خبریه ، یکی دلش برای امام حسین ،

یکی حضرت قمر بنی هاشم ، یکی حضرت علی اکبر

، یکی حضرت علی اصغر و یکی ............

اینجا از همه گفتم پس همه دعام کنید.

پ ، ن : هنوز نیازمنده امدادگرم.......

صلئ الله علیک یا ابا عبدالله

اللهم الرزقنا شفاعه الحسین یوم الورود......

اللهم الرزقنا کربلا.......

 

اللهم الرزقنا شهادت فی سبیل الله

شهدا ، التماس دعا ، حسابی

 




شلیک شده توسط ی دوشنبه 89 آذر 15 جامانده(تخریب چی)

بسم الله الرحمن الرحیم

اعوذ بالله من الکرب و البلا

شب اول غم ِ دلا غرق ماتم ِ

بیایید عزاداران شب سرد محرم

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

دوباره ماه عشق بازی شروع شد.

دوباره ماه غم و غصه شروع شد.

دوباره خون باریدن آسمان و شرمندگی آب ..........

دوباره نسیم کربلا رسید...

لحظه ی مستی عاشقا رسید....

به خدا برگ برنده را گرفت....

هر کی با عشق تو به خدا رسید.......

این شعر هم مخصوص دلهای عاشق و پر زده :

کاروان سلاله های خدا ***کاروان امام عاشورا

کاروان بهشتیان زمین *** کاروان فرشتگان سما

یکی از نوکرانشان جبریل *** یکی از چاکرانشان حوا

گوشه ای از صدایشان داوود *** نفسی از دعایشان عیسی

نوجوانانشان چو اسماعیل *** پیر مردانشان خلیل آسا

زائر اشکهایشان باران *** تشنه ی مشکهایشان دریا

همه آیات سوره ی مریم *** همه چون کاف و ها و یا و الئ...

یوسفان عشیره ی حیدر *** مریمان فبیله ی زهرا

کعبه می بیند و طواف ملک *** چشم تا کار می کند اینجا

گشتگان حوادث امروز *** صا حبان شفاعت فردا

تا به حالا ندیده هیچ کسی *** این همه آفتاب در یک جا

هر دلی با دلی گره خورده *** همه مجنون صفت همه لیلا

دارد این کاروان صحرائی *** دخترانی عفیفه و نوپا

همه با احترام و با معجر *** همه در پرده های حجب و حیا

پرده را از مقابل محمل *** باد حتی نمی برد بالا

تحت فرمان حضرت سقا

پای اولیا مخدره زینب *** روی زانوی اکبر لیلا

از غروب مدینه می آیند *** در زمینی به نام کرب و بلا

می رسیدند و یاد می کردند ***از سر و طشت و حضرت یحیی

حق نگهدار اینم همه مجنون *** حق نگهدار این همه لیلا

 

صلئ الله علیک یا اباعبدالله

پ ، ن : هر کجا رفتید و سیمتون وصل شد دعا یادتون نره

پ ، ن : این سری دیگه نه خبری از موقعیت فرشته هست نه چیزی دیگر

چون خودم بیشتر از چیزی و هر کسی محتاجم مخصوص به امدادگر........

 

اللهم الرزقنا شهادت فی سبیل الله

شهدا ، التماس دعا ، حسابی




پیج رنک

قالب وبلاگ

ابزار وبلاگ