سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خطِ مقدم
شلیک شده توسط ی سه شنبه 89 دی 28 جامانده(تخریب چی)

بسم الله الرحمن الرحیم

خاکریز : آخرین نفر 

به در خیره شده بود ، شاید سایه ای بگذرد

اما دریغ از عبور... نفسش به سختی می آمد و می رفت

انگار دل تنگ بود . گاهی چشم می بست و خاطراتش را ورق می زد ، گاهی دوستان شهیدش را می شمارد ، اما این بار هرچه سعی کرد کسی را به خاطر نیاورد

ماننده و سرگردان ، دلتنگ ، ناگهان لبخندی بر لبانش نقش بست.

 با خود ، خود را تحسین کرد. این بار دیگر نوبت خودش بود. تمام لشگر شهید شده بودند .

 مرتضی تنها همدمش بود که هفته ی پیش پر کشید . دیگر کسی جز او نمانده

ناگهان صدای قدم زدن ، نفس کشیدن ، چه صدای آشنایی .... این نفس کشیدن را می شناسد. خودش است .

چشمانش را باز کرد ، خود فرمانده لشگر بود 

 از چه نشستی؟ همه منتظرند ! بلند شو ، سید از همه مشتاق تر است.

واقعا بیاید بیام ؟ الان ، همین الان ؟

اگه حاضری برویم؟

بسم الله  

هیچ گاه به این آرامی نبود...... دیگر به در خیره نبود.

دیگر نفسش سختی نداشت

او نیز پر کشید

........

آمپول معنویت:

جنگ شلیک گلوله نیست! احساس مسئولیت است.

دوازدهمین موقعیت فرشته:

شهید محمد بروجردی

مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا ( سلام الله علیها )

قطعه : 24

ردیف : 75

شماره : 24

پ ن : یاد امام و شهدا ، دلو می بره کرب بلا

پ ن : برای شادی روح شهدا صلوات

اللهم الرزقنا شهادت فی سبیل الله

شهدا ، التماس دعا ، حسابی

 التماس دعا




شلیک شده توسط ی یکشنبه 89 دی 26 جامانده(تخریب چی)

بسم الله الرحمن الرحیم

شهید نواب صفوی

27 / 10 / 1334 سالگرد شهادت شهید نواب صفوی ( و دوستانشان ) 

شهیدان نواب صفوی و یارانش در دوران رژیم ستمشاهی با دعوت حوزه‌ها به حضور در عرصه سیاسی کشور، ایجاد ایده تشیع انقلابی و با هدف تشکیل حکومت اسلامی و تدوین قانون اساسی کشور براساس آموزه‌های قرآن دست به مبارزه با رژیم شاه زدند. آنها معتقد بودند روحانیون باید سکوت در مقابل حکومت را کنار بگذارند، حکومت اسلامی جایگزین مشروطه و حکومت غربگراها شود و جنبش‌های انقلابی مسلمان در سراسر جهان متحد شوند. تدوین قانون اساسی براساس آموزه‌های قرآن و دین اسلام از برجسته‌ترین تفکرات این گروه محسوب می‌شد.

 سید مجتبی تجربه های زیادی از زندگی آموخته و زندگی مردمان بسیاری را دیده و با شیوه زندگی آنها آشنا شده است. اکنون در نجف اشرف برای انجام کاری آمده است و آن آموزش صحیح اسلام است، آنگونه که بتواند مسیر حرکت او را در این دنیای رنگارنگ مشخص نماید. هدف از زندگی چیست؟ سید در ضمن آموزش می خواهد جواب این سوال را آن سان که باید دریابد. سعادت به استقبال سید آمده است، او میتواند در مدرسه قوام از مدارس حوزه علمیه نجف اقامت گزیند. در همان روزها علامه امینی در یکی از حجره های فوقانی مدرسه کتابخانه ای دایر کرده و به تألیف «الغدیر» مشغول است. این امر سبب میشود که مهاجر عاشق که تازه از ایران رسیده است با حضرت علامه امینی آشنا شود

مهاجر عشق

سید که علوم مقدماتی را در تهران به انجام رسانیده، در نجف به دنبال اساتیدی است که سطوح عالی را از آنها بیاموزد، از جمله اساتیدی که وی از آنها فقه و اصول، تفسیر قرآن و اصول سیاسی و اعتقادی را آموخت، نامبردگان ذیل اند:
1:حضرت علامه نستوه آیه الله امینی
2:حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی
3:حضرت آیت الله آقا شیخ محمد تهرانی

سید بزرگوار نواب از این سه استاد گرانقدر علاوه بر علوم متداول حوزه، اصول فلسفه سیاسی اسلام را آموخت و با فقه سیاسی اسلام آشنا شد. در همین زمان که وی در نجف مشغول تحصیل است، یکی از کتابهای کسروی به دستش میرسد، نوشته ای که مولف در آن به حضرت امام صادق (ع) توهین نموده است. ایشان کتاب را به چند تن از اساتید و مراجع تقلید نجف اشرف عرضه می دارد و حضرت آیه الله العظمی حاج آقا حسین قمی با صراحت حکم ارتداد نویسنده کتاب را اعلام میدارد.جناب نواب به حکم وظیفه دینی خویش با تصمیمی قاطع رو به وطن خویش میگذارد تا آن نابخرد را بر سر عقل آورد

فدائیان اسلام

حضرت نواب با آزادی از زندان به فکر تشکیل «فدائیان اسلام» می افتد تا به وسیله آن با عناصر فاسد در جامعه به مبارزه برخیزد و با انتشار اعلامیه ای موجودیت فدائیان اسلام را اعلام میدارد.او در برپایی این سازمان اسلامی میگوید: در خواب جدم سید الشهدا را دیدم که بازوبندی به بازویم بست و روی آن نوشته شده بود «فدائیان اسلام<< 

نواب در زندان مصدق

 تیر ماه سال 1330 وقتی نواب از خانه یکی از فدائیان اسلام خارج میشود، از سوی مأموران آگاهی دستگیر و زندانی میشود. سید به خاطر سخنرانی 2 سال پیش در آمل و شکستن شیشه مشروب فروشی به زندان میافتد، این در حالی رخ میدهد که مصدق نخست وزیر این دوره است

.نماز عشق

به او ندایی میرسد که رفتنی است. وضوی عشق میسازد و به نماز میایستد. نماز عشق، او به خون وضو میسازد تا به نماز عشق راست آید. 25 تیر ماه 1334 بیدادگاه دژخیم به سید مجتبی نواب صفوی و سه یار فدا کارش حکم اعدام میدهد. آنان در 27 همان ماه مطابق با سالگرد شهادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا(س) به خیل شهدا میپیوندند. وی به هنگام شهادت در لحظه آخر حیات با لحنی دلنواز آیاتی از قرآن کریم را تلاوت نموده بانگ اذان سر میدهد و نزدیکیهای طلوع فجر به آسمانیها میپیوندد. شهدا در مسگر آباد به خاک سپرده میشوند. وقتی تصمیم گرفته میشود آنجا پارک شهر شود شبانه از تهران به قم انتقال یافته و در «وادی الاسلام» جای میگیرند

.شهید نواب صفوی که در دی ماه 1326 با نیره السادات احتسام رضوی ازدواج کرده بود، طی 8 سال زندگی با هم دارای سه فرزند دختر میشوند، تولد فرزند سوم پس از شهادت اوست

. برگرفته از گلشن ابرار/ تهیه پژوهشگران حوزه علمیه قم

 وصیت نامه ی شهید نواب صفوی :

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

وصیتنامه اینجانب سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی. من از مال دنیا در زندان چیز ناقابلی ندارم به جز اشیاء مختصری که موجود است و آنها را به خانواده و مادرم بدهید و نشانی منزل مادرم فعلاً چون از منزل قبلی خود بیرون رفته‌اند و در منزل برادرشان می‌باشند، به منزل برادر ایشان خیابان امیریه چهارراه گلبرگ کوچه اسلحه‌دار باشی منزل آقای سید محمود صفوی وکیل پایه یک دادگستری می‌باشد

.

به یاری خدای توانا- سید مجتبی نواب صفوی

التماس دعا

یا حق

 




شلیک شده توسط ی شنبه 89 دی 18 جامانده(تخریب چی)

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی اوقات می شه بی مقدمه شروع کرد!؟

اون روزا ریا نداشتیم

کاری با دنیا نداشتیم

تو دلمون تصویری جز

عکس کربلا نداشتیم

اون روزا دروغ کجا بود

ذکرمون خدا خدا بود

فکر و ذکرمون شهادت

کارمون با شهدا بود

اون روزا خدایی داشتیم

ناله و دعایی داشتیم

غروبای عصر جمعه

شکفه از جدایی داشتیم

اون روزا بسیجی بودیم

اهل معصیت نبودیم

عاشق شلمچه و فاو

ساکن دو ایجی بودیم

چیزی نگذشت که دلامون

خو گرفت با اهل دنیا

خیلی زود از یادمون رفت

خاطره های شهدا

...................

خاکریز

می گویم  : باباجون چته ؟یه قلب آب دادیم بهت . زهر مار که ندادیم این جوری شاکی شدی .

نشسته یه گوشه گریه می کند .

می گوید ، با هق هق گریه ، از رفیق هایش که از تشنگی شهید شدند .

از این که عهد کرده بود تا آخر عمر آب خنک نخورد.

دهمین موقعیت فرشته

شهید محسن دین شعاری

گلزار : شهدای بهشت زهرا ( سلام الله علیها )

قطعه : 29

ردیف : 3

شماره : 9

پ ، ن : چرا با گذشت زمان دچار این همه تغییر می شویم؟؟؟؟؟

اللهم الرزقنا شهادت فی سبیل الله

شهدا ، التماس دعا ، حسابی

التماس دعا




شلیک شده توسط ی جمعه 89 دی 3 جامانده(تخریب چی)

بسم الله الرحمن الرحیم

فاین تذهبون؟؟؟؟

چی کار می کنیم ؟؟؟

دلامون به کجا ها سر می زنه؟؟؟؟؟؟؟

تا دلامون خدمت آقا رسیده؟؟؟؟؟؟؟

تا به کی ای دل من * دنبال این و اونی

این جوری که پیش میره * تک و تنها می مونی

حرمت عشق رو نگه دار

دل من

دس از این بازیا بردار

دل من

خودت رو به مولا بسپار

دل من

دل من ای دل من * حل میشه حل مشکل من

قصه ی دربه دری * به سر اومد می دونم

امشب از آسمونا * خبر اومد می دونم

شب شبه آشتی کنونه ، دل من

بیا دیگه با آقات قهر نکن ، لج نکن ، بی حرمتی نکن........

بیا دیگه برای خودت نباش ، امتحان کن ! یه بار برای آقات باشی چی می شه؟

خاکریز :

دنبال جسدش همه ی جزیره های اطراف را گشتیم .

تا نزذیکی امارت هم رفتیم ، پیدا نشد.

خودش هم می گفت : (( خوبی دریا به اینه که نشونی از آدم نمی مونه.))

نهمین موقعیت فرشته :

شهید یوسف کلاهدوز

مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا ( سلام الله علیها )

قطعه : 24

ردیف : 69

شماره : 25 مکرر

اللهم الرزقنا شهادت فی سبیل الله

شهدا ، التماس دعا ، حسابی

التماس دعا

 




پیج رنک

قالب وبلاگ

ابزار وبلاگ